فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Whipping Boy

ˈwɪpɪŋˌbɔɪ ˈwɪpɪŋboɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
بچه تازیانه‌خور به‌جای شاهزاده در مدرسه، کتک‌خور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whipping boy

  1. noun fall guy
    Synonyms:
    victim target scapegoat sucker dupe patsy mark goat sacrifice chopping block

ارجاع به لغت whipping boy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whipping boy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whipping boy

لغات نزدیک whipping boy

پیشنهاد بهبود معانی